پدر سلام دوستت دارم:
پدر امروز باز با کدامین ترانهی شیرین لالایی مرا به رویایت دعوت خواهی کرد؟!؟!؟!
دیروز ترانه ات را شنیدم پا به رویایت گذاشتم رویایت سرزمین عشق بود عشق به تو.
درختی بودم که ریشه در خاک رویای تو داشتم درختی از بال های پروانه پولک زرین ماهی، کم کم داشتم قد می کشیدم سرزمین رویایت خشک شد ترک ترک ترسیدی خشک شوم به پایم اشک حیات ریختی میوه و گل دادم روی برگ هایم نام تو را حک کردم دیوانه وار میوه های امید را به این سو و آن سو انداختم دانه ها رشد کرد سرزمین رویایت باغی از میوه شد
پدر امشب نیز مرا به رویایت خواهی برد
دستم را بگیر
ترانه ات را بخوان
سرم را در آغوش بگیر
دوستت دارم پدر!!!
میگم شما ... فقط اشک در میارین ؟؟؟ :D ///
شوخی کردم...
قشنگ بود ..
چون چشامون پر اشکه.
سلام علی جون . خیلی خییلی مطلب قشنگی بود واقعا گاهی احساس توو کلمه های عامیانه نمی گنجه ولی این متن خیلی خوب حس تو رو نشون میده . امروز پنجشنبس و توو این روز با یه فاتحه طلب آمرزش برای دایی عزیزم که پدر توصیف نشدنی تو بود می کنم . روحش شاد و قبرش نورانی.
ممنون.