یاس با یک حس خاص:D
آهنگ جدید و فوق العاده بی نظیر "نیستی" از یاس با همکاری آمین.
این اولین آهنگ از یاس هست که راجع به یک شکست احساسی خونده.
امیدواریم که از شنیدن این آهنگ لذت ببرید و با صدای یاس به یاد کسانی بیفتید که دوستشون داشتید
(اگه یکی گفت این عکس چه ربطی به این مطلب داره ژیش من جایزه داره ها )
پسر او با هول و هراس به سمت اتاق مادرش میرود و مادرش را بر نقش زمین میبیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد:
گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدممیدونم که از گرفتن این نامه حسابی غافلگیر شدی . راستش انها اینجا کامپیوتر دارند و هر کس به اینجا میآد میتونه برای عزیزانش نامه بفرسته.من همین الان رسیدم و همه چیز را چک کردم. همه چیز برای ورود تو رو به راهه. فردا میبینمت. امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من بی خطر باشه. وای چه قدر اینجا گرمه!!
متن طنز:
اگر بدنبال یک جا برای نشان دادن توانای خود می گردید
اگر فکر میکنید می توانید یک کشور را اداره کنید
اگر فکر می کنید میتوانید ایران به قدرتی بزرگ در جهان تبدیل کنید
اگر فکر می کنید از لحاظ اقتصادی حرفه ای هستید
اگر روز نامه نگار قابلی هستید
اگر یک فرمانده ی نظامی هستید
اگر به فکر پیشرفت زبان انگلیسی خود هستید
اگر جاسوسی را دوست دارید
نزد ما بیایید ایران مجازی نیازمند یاری شماست
با سلام و پوزش از اینکه متصدی دقایقی از وقت شریفتان می شویم
فقط خواهش می کنیم این متن را فقط و فقط بخاطر کشور عزیزمان ایران بخوانید و نه چیز دیگر
آیا دوست دارید به ایرانی بودنتان افتخار کنید؟
آیا می خواهید به دنیا ثابت کنید که جایگاه ایران و ایرانی کجاست؟
دوستان و مهربانان در دنیای مجازی، جهانی است که همه قصد دارند ایران و تاریخش را نابود سازند و حملات فرهنگی و نظامیشان را ناجوانمردانه بر پیکر این سرزمین کهن تحمیل کرده اند.
آیا قسد ندارید کشور عزیزتان را از کام پلید متجاوزان نجات دهید؟
ایران مجازی دستانش را به سمت شما دراز کرده و جویای یاری شماست...
آیا ارزش آن را ندارد 3 دقیقه وقت، برای نجات کشور محبوبتان بگذارید؟
در این دنیا شما می توانید کار کنید و تمرین نظامی کنید.
شما می توانید در انتخابات شرکت منید و نماینده مجلس شوید و قانونگذار باشید
.
شما می توانید حزب تشکیل دهید و رئیس جمهور ایران شوید و حکومت کنید.
شما می توانید با تلاشتان کارخانه ایجاد کنید و استغال زایی نمائید و با سرمایه خویش چرخ اقتصاد ایران را با دستان توانمندتان بچرخانید.
و ده ها کار و فعالیت دیگر که همه و همه برای بازگرداندن، عزت، اقتدار و عظمت امپراطوری ایران بزرگ است.
امروز دستان برادران و خواهرانتان و هم میهنانتان در دنیای مجازی به سمت شماست و دیدگان مشتاق آنها تشنه حضورتان...
پس بیائید...
بیائید و غیرت ایرانی بودنتان را به رخ دنیا بکشید...
همان غیرتی که کمان دست آرش داد و شمشیر را دست رستم دستان
بیائید در مقابل جهان بایستیم و با تمام وجود بانگ بر داریم که ما ایرانی هستیم.
همان دنیایی که ایران عزیز را در چنبره خویش به محاصره گرفته و هر روز تکه ای از این سرزمین مقدس را با چنگالهای آلوده و کینه توزش می آلاید.
دوستان خوبم و یاران باوفای این میهن پهناور:
بیائید به ایرانی بودنمان افتخار کنیم و به دنیا ثابت کنیم ایرانی هرگز نخواهد مرد حتی اگر تمام جهان دست یاری به نابودی ایران بسته باشد.
شما با روزی 3 دقیقه حضورتان مشت محکمی بر دهان تمام نامردمانی خواهید زد که نمی خواهند ایران عزیزمان بر نقشه جهان درفشانی کند.
همان ایرانی که زمانی مرزهایش تمام دنیا را نوازش می کرد.
کجایند مردمانی که تا پای در صحنه نبرد می نهادند، زمین زیر گامهایشان به لرزه می افتاد و قلب دشمنانشان را با شمشیر غیرتشان از سینه نا پاکش بیرون می کشیدند.
و امروز شما دوس غیرتمندم از نسل همان مردمانید
، پس بیائید دین خود را نسبت به تمام فداکاران تاریخ ادا نمائیم.
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...
ناپلئون مات شده بود. نگاهی به آرامش پیرمرد انداخت. حالا دیگر به او حسادت می کرد.
به قول مجید (دوستم) : ستم ظریفی بود
یک خانم بلوند و یک وکیل در هواپیما کنار هم نشسته بودند.
خانم پیشنهاد یک بازی را بهش داد.
چنانچه وکیل از خانم سوالی بپرسد و او جواب را نداند، خانم باید 50 دلار به وکیل بپردازد و هر بار که خانم سوالی کند که وکیل نتواند جواب دهد، وکیل به او 5دلار بپردازد.
سپس خانم اولین سوال را پرسید:" فاصله ی زمین تا نزدیکترین ستاره چقدر است؟ " اقا بی تامل 5 دلار به خانم پرداخت.
سپس اقا از خانم پرسید" آن چیست که با چهار پا از تپه بالا می رود و با سه پا به پایین باز می گردد؟" خانم در این باره فکر کرد اما در انتها تسلیم شده و 50 دلار به اقا پرداخت.
سپس از او پرسید که جواب چی بوده و اقا بی معطلی 5 دلار به او پرداخت کرد !!