♣Life i$ re@L $tory♣

آخر من از گیسوی تو خود را می آویزم به دار

♣Life i$ re@L $tory♣

آخر من از گیسوی تو خود را می آویزم به دار

میخوام بگم ما آدما...

خب بعد چند وقت برگشتم تو مطلبی که براتون نوشتم میخوام بگم ما آدما چقدر مغروریم! 

 اما خودمون ازش بی خبریم! 

 بخاطر خنده و تفریح خودمون و یا نشکوندن غرورمون دل آدمای دور و برمون رو میشکنیم! 

 واقعا به چه قیمتی!؟ 

 به قیمت شکستن دل یه آدم؟ 

 به قیمت خنده ای کوتاه و لحظه ای؟ 

 چرا نباید خوب باشیم؟ مگه چی میشه خوب بود و خوبی کرد؟ 

 اگه یکم از غرورمون کم کنیم چقدر زندگی قشنگ میشه! 

 خوبی همیشه به یاد میمونه! 

خوب بودن خودش یه حس خوبه!کم کمش اینه که میدونی به کسی بدی نکردی! 

 آدم متواضع همیشه دور و برش شلوغه! 

 همه دوستش دارن! 

 نمیخوام حرفهای تکراری بگم! 

 فقط میخوام با قلمم یکم یاد آور خوبی باشم! 

 یادر آور این باشم که غرور بی جامون رو بذاریم کنار! 

 دنبال این نباشیم که یکی رو ضایع کنیم تا بخندیم فقط برای لحظه ای! 

 مساوی با شکستن دلی! 

 کشیدن آهی از اعماق دلی پر از غم! 

 این چیزهایی که گفتم همش میتونه تو یک دقیقه خلاصه بشه! 

 ما چقدر خوب بودیم؟ چقدر بد بودیم از این به بعد میخوایم چه جوری باشیم؟ 

 فقط باید اینو بدونیم من و تو خوب باشیم هر چقدر آدمای دور و برمون بد باشند!

نظرات 3 + ارسال نظر
نیوشا چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 18:13

کاشکی تو مدرسه این چیز ها رو درس میدادن

حالا تو وب علی درس میدن :دی

سپیده چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 19:44 http://ma-khodemon.blogfa.com

سلام
خیلی قشنگ بود من همیشه به همه گفتم و اینجا هم میگم حتی اگر زندگی به شما نقش بد و داد شما اونقدر مهربون باشین تا روی روزگار و ببرین و فقط خوب باشین

ممنون.

alen جمعه 8 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 13:56

حرف باحالی زدی
واقعا همه مغرور نبودن که زندگی بهشت بود
ولی خب ما که میدونیم اینطور نیست پس چه خوبه خودمونو خوب نیگه داریم
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد